- ترسیم چهره آتی بازار فولاد هرچند که بیش از شواهد به حدس و گمان وابسته شده ولی هنوز هم می توان ریشه هایی از واقعیت های بنیادین این بازار را رهگیری کرد که دورنمای بازار فولاد را ترسیم خواهد کرد؛ اگرچه در کوتاه مدت نمی توان به معجزه ای در بازار فولاد دل بست.
بازار فولاد روزهای آرام و راکدی را می گذراند؛ هرچند که در پایان شهریورماه، چنین شرایطی چندان هم دور از ذهن نیست؛ اگرچه چنین رخدادی در سایر بازارهای کالایی همچون محصولات پتروشیمی نیز کم و بیش مشاهده می شود.
ثبات نسبی قیمت ها در بازار میلگرد با میل به کاهش قیمت ها، ثبات شکننده در بازار شمش با فرض ضعف محسوس تقاضا و افزایش بهای قراضه در کنار عرضه آن، نگرانی از کاهش عرضه ورق هرچند که داده های ضد و نقیضی در این خصوص گزارش می شود و در پایان ثبات قیمت ها در بازار تیرآهن با وجود جهش قیمتی برخی سایزهای خاص را می توان مهم ترین ویژگی های این بازار مهم داخلی به شمار آورد. به صراحت نمی توان از دورنمای روشن و موفقی پیش روی بازار فولاد خبر داد؛ ولی برخی رخدادهای زیرپوستی در بازار فولاد هم اکنون در حال انجام است که می تواند چهره بازار را در هفته های پیش رو تغییر دهد.
درخصوص آرامش و رکود فعلی در بازار فولاد نیز باید گفت که در هر حال روزهای پایانی شهریور ماه زمانی برای مسافرت، آماده شدن برای فصل پاییز و تغییر برخی تاکتیک های تجاری و صنعتی است و در کل عقب نشینی قیمتی و آماده شدن برای ورود به روزهای سرد سال را که ممکن است با کاهش تقاضا رو به رو شود، باید مهم ترین عامل تاثیرگذار بر بازار داخلی فولاد به شمار آورد؛ هرچند که دو هفته اخیر با تعطیلی اعیاد قربان و غدیر نیز همراه بوده است.
در ماه های اخیر دو رخداد در بازار در حال خودنمایی است یکی ثبت 4 جرقه رشد قیمت ها در فاصله 7 هفته اخیر که به شدت در برابر افت قیمت ها موضع گیری کرده و دیگری تلاش برخی از تولیدکنندگان مطرح برای حفظ سطوح قیمتی فعلی. این دو رخداد را باید جدی گرفت؛ زیرا به سقوط بازار منجر نشده و همچنین امیدواری هایی را از افزایش قیمت ها نیز پدید آورده است. از سوی دیگر حجم واردات محموله های فولادی که در روزهای پایین بودن قیمت ها خریداری شده و در شرایط فعلی توجیه پذیر بوده نیز بسیار پایین بودند که این ویژگی نیز به حمایت نسبی از بازار داخلی انجامیده است. از سوی دیگر به آرامی حجم تولید در واحدهای نوردی و تولیدکنندگان بخش خصوصی واقعی نیز در مسیر افت قرار داشته و صادرات بخش های بزرگ دولتی و شبه دولتی نیز تقویت شده است. این موارد در هر حال به حمایت از بازار داخلی فولاد برخاسته است.
درخصوص بازار ورق باید توجه داشته باشیم که بر مبنای عرف پیشین این بازار (درست یا غلط) بخشی از نیاز صنایع داخلی از طریق واردات تامین می شود و هم اکنون واردات، کفاف نیاز داخلی را نداده؛ بنابراین با رشد قیمت هایی ممتد رو به رو هستیم که کژ دار و مریز، هفته ها میهمان این بازار است و شاید به برخی پیگیری ها نیاز داشته باشد. فاصله قیمتی بین میلگرد و پروفیل (تولیدی از ورق) خود نشان دهنده برخی واقعیت ها در بازار فولاد است که گاهی به انتقاد جدی صنایع مصرف کننده ورق انجامیده و این انتقادها در برخی جلسات رسمی و غیررسمی، به صراحت عنوان می شود.
همان گونه که در گذشته نیز به آن اشاره داشته داشته ایم جلسات انجمن تولیدکنندگان فولاد یا جلسات صنف و صنعت فولاد را باید جدی گرفت؛ زیرا چند رخداد در بازار داخلی محقق شده است. از سویی مسجل شده است که تقاضای واقعی (تقاضای موثر از سمت مصرف کننده نهایی) به نسبت ثابت بوده و تغییر چندانی نداشته است؛ یعنی نوسان قیمت ها تغییر چندانی بر حجم تقاضا نخواهد داشت.
از سوی دیگر با توجه به محدود بودن جدی حجم تقاضا در بازار داخلی، کاهش بیشتر آن به صورت گسترده محتمل نبوده و تنها انتظار برای تقاضا از طرفداران مطلوبی برخوردار است. از طرف دیگر دورنمای رشد اقتصادی ایران را بسیاری از موسسات تحقیق و پژوهشی بسیار روشن ارزیابی می کنند. بررسی های دولتی از احتمال تحقق رشد اقتصادی 5 درصدی در سال 95 خبر داده، بررسی مرکز پژوهش های مجلس از احتمال تحقق رشد اقتصادی 6/ 6 درصدی خبر داده و موسسه بین المللی مکنزی نیز از افق رشد اقتصادی ایران در سال 2020 خبر می دهد. تمام این موارد در کنار کاهش سپرده گذاری درازمدت در بانک ها در کنار مهاجرت این منابع به حساب های پس انداز کوتاه مدت و جاری همچنین ورود منابع خارجی از مسیرها و مبادی مختلف به کشور خبر می دهد؛ هرچند که در تایید و رد آنها بحث های بسیاری وجود دارد. با توجه به این موارد دورنمای بهبود اقتصادی در کشور غیرقابل کتمان بوده هرچند که تاثیرگذاری آن بر بازار فولاد زمانبر خواهد بود.
درنتیجه باید این گونه اظهار کرد که بررسی و مدیریت بخش عرضه ها، می تواند تاثیر قابل توجهی بر بازار فولاد داشته باشد؛ زیرا تنظیم ساز و کارهای عرضه از این پس وضعیت بهتری را برای بازار ترسیم خواهد کرد. البته باید به این مطلب نیز اشاره داشت که ادعای بهبود سریع بازار را نیز نمی توان به صراحت اعلام کرد؛ اما رسیدن به قیمت های تمام شده وارداتی نیز چندان غیرمنطقی نخواهد بود.
رویکرد بازار در هفته های اخیر به نسبت ماه های پیش از آن یا سایر دوره های رکود تفاوتی جدی داشته اما در نگاه غالب فعالان بازار چندان هم محسوس نبوده است. در سال های گذشته و در دوره های رکود، جریان غالب بازار رقابت منفی، تلاش برای جذب مشتری بیشتر و تقویت حجم فروش و فاصله گرفتن از رقبا بوده است که در نهایت، خروجی آن با کاهش قیمت ها در یک گروه کالایی خاص یا حتی محصولات عرضه شده از سوی یک کارخانه مشخص خودنمایی کرده اما به تمام بازار سرایت پیدا می کرد. به عبارت ساده تر با کاهش قیمت این کارخانه، سایر بخش های بازار نیز در نهایت مجبور به اطاعت شده و قیمت ها کاهش می یابد.
اوج این وضعیت را می توان به بهمن ماه سال گذشته و رسیدن قیمت های میلگرد به سطوحی نزدیک به 1100 تومان برشمرد، اما این بار رکود موجود تنها توانسته است تا قیمت ها را به سطوحی نزدیک به 1500 تومان کاهش دهد یعنی یا رکود چندان قدرتمند نبوده یا رخدادهای دیگری در بازار در جریان است. البته باید به این دو نکته نیز اشاره کرد که به نسبت آن دوران قیمت های جهانی فولاد نیز افزایش یافته به علاوه نرخ تعرفه واردات نیز تقویت شده است تا در نهایت باعث شود تا قیمت های داخلی در سطوحی بالاتر قرار بگیرد؛ ولی این موارد نیز همه ماجرا نیست؛ زیرا هم اکنون هم قیمت تمام شده واردات هر تن میلگرد به کشور با احتساب ارز آزاد و تعرفه واردات، بالاتر از قیمت های داخلی به شمار می آید.
در این بین بر اساس عرف بازار فولاد در روزهای پایانی تابستان دو اتفاق امکان تحقق دارد یعنی کاهش قیمت ها در نیمه غربی جهان با محوریت اروپای شمالی و شمال غربی (به دلیل کاهش دما و افت تقاضا) و دیگری افزایش قیمت ها در نیمه شرقی جهان با محوریت شمال و شمال شرقی چین (به دلیل پایان یافتن زمان بارش های فصلی و تلاش برای بازسازی خرابی های حاصل از سیل و بهبود نسبی ساخت و ساز در این کشور). این دو وضعیت می تواند ابهامی جدید را در بازارهای فولاد جهانی ایجاد کند؛ هرچند قیمت های بالای زغال سنگ در اقصی نقاط جهان و همچنین کاهش آرام بهای سنگ آهن باز هم به ابهامی جدید دامن می زند. در هر حال از هم اکنون عقب نشینی آرام قیمت ها در بازارها را می توان مورد توجه قرار داد.